سه گانه ى اخراجى ها به پايان رسيد، اما حواشى ِ اخراجى ها را پايانى نيست.
همين چند وقت پيش بود كه اكبر عبدى گلايه مندانه از روند ماجراى اخراجى ها ، حضورش در بخش هاى دوم و سوم اين فيلم را صرفاً براى كسب درآمد و فاقد هر انگيزه ى هنرى دانست .
همين طور ترانه ى تيتراژ پايانى اخراجى ها كه اعتراض شاعر آن محمدحسين جعفريان را برانگيخت ، جعفريان در يادداشتى در يكى از هفتهنامهها خاطرنشان كرد كه آن را براى اخراجىهاى 3 نگفته و تاريخ سرودن شعر مربوط به سال 69 است. جعفريان با توجه به سابقه ى سال ها رفاقت با ده نمكى ، از عدم پرداخت حق الزحمه شكوه كرده بود.
همين دوسه روز پيش بود كه كارگردانى ديگر كه او نيز ساخت چند فيلم مرتبط با جنگ و دفاع مقدس را در كارنامه دارد، اخراجى ها را با مرگ زنده ياد رسول ملاقلى پور پيوند زد .
و بازهمين چند روز پيش بود كه ابراهيم حاتمى كيا در يك برنامه ى تلويزيونى با اشاره به مصايبى كه بر سر گزارش يك جشن آمده و مانع اكران آن شده، كنايه اى به اخراجى ها زد . او در پاسخ به اين پرسش كه "آيا فيلم جنگى خوب در اين سالها ساخته شده است؟" گفت: "خير. فيلم جنگى كه بتوان به آن تكيه كرد نداريم و از اين موضع رو به تحليل هستيم و چند سال است كه اين فيلم ها را نداريم." و در ادامه افزود:"من به اينكه بيننده را به هر دليلى جذب كار كنم، قائل نيستم. يك فيلم هايى هستند كه مفرحند و مى خندانند. ولى بعضى در خاطر جمعى باقى مى مانند."
ابراهيم حاتمىكيا سال 89 نيز در مراسم رونمايى از مجموعه آثار خود در موسسه رسانههاى تصويرى در پاسخ به سؤالىدرباره فيلم اخراجى ها، گفته بود: "به نظر من اخراجىها بر روى نقطه كورى كه در فيلمهاى جنگى ديگر مطرح نشد ايستاده است اما فروش آن مواردى دارد و دلايلى دارد كه بايد تحليل شود هرچند من علاقهاى ندارم درباره فيلم اخراجىها صحبت كنم". (انتخاب)
در برابر اين مواضع نو به نو كه ماجراى اخراجى ها را به سريالى كشدار بدل كرده است،عكس العمل هاى ده نمكىنيزجالب است ؛ ده نمكى كه انگار به كمتر از شاهكارخواندن اخراجى ها رضايت نمى دهد، برآشفته از همه ى نامرادىها با حضور در برنامه ى تلويزيونى پارك ملت نكاتى را طرح كرد و در ضمن آن با به چالش كشيدن همه ى منتقدانش ، فضايل و مناقب اخراجى ها را با ادبيات هميشگى اش به رخ كشيد، تا يك بار ديگر اثبات كند كه حمله كردن بهترين دفاع است، او با طرح اين نكته كه در كتابى خوانده كه فيلمى خوب است كه پس از پايانش مخاطب را درگير كند، همه ى انتقادات منتقدانش را برخاسته از قدرت فيلمش دانست، اما كاش در كتاب هاى ديگرى كه كم نيستند اين را هم بخواند كه كارگردانى كه پس از گذشت چندسال از ساخت فيلمش به كاستى هاى هنرى اثر خويش و ضعف ها و خبط هايش پى نبرد، در آثار بعدى به زبان سينمايى ارزشمندى دست نخواهد يافت و فيلمى ماندگار نخواهد ساخت، هرچند از فروش فيلمش يك شبه به گنج قارون دست يافته باشد!
1
اكبرعبدى: رفتم چندرغاز بگيرم!
شروع كار من با "اخراجىها" به واسطه آقاى كاسهساز تهيهكننده كار بود. ايشان لطف كردند و فيلمنامه را پيشنهاد دادند و من نيز بازى كردم. همه چيز خوب بود و از حضورم در اين گروه راضى بودم. براى همين در "اخراجىها?" هم حضور يافتم ولىاز اواسط اين قسمت همه چيز عوض شد و آقاى دهنمكى تحتتاثير يكى از بازيگران قرار گرفت. اتفاقات ديگرى افتاد و همهچيز شد مافيابازى كه اصلاً دوست ندارم راجع به آن صحبت كنم چون خاطرات خوبى را برايم يادآورى نمىكند.
در "اخراجىها?" نيز ديدم چه من باشم و چه نباشم از صحنهها و اضافات "اخراجىها?" استفاده مىكنند و يك "بايرام لودر" مىسازند. من نيز گفتم مىروم تا چندرغاز بگيرم. فقط بهخاطر پول رفتم و در كل طى چهار جلسه فيلمبردارى در اين فيلم حضور داشتم.
در "اخراجىها?" وقتى فيلمنامه را با دهنمكى مرور مىكرديم به او پيشنهاد دادم كه براى جذاب شدن داستان بخش خانوادگى آن را پررنگ كند و سوژه هواپيماربايى را به او دادم ولى ايشان هيچوقت به اين موضوع اشاره نكرد. (آفتاب)
2
استفاده از شعر 20 سال قبلش در فيلم "اخراجىها 3"
محمد حسين جعفريان در يادداشت اعتراضآميز خود نوشته كه سال گذشته به نقل از ده نمكى همه جا نوشتند كه جعفريان تا كنون شعرهايى براى اين فيلم سرودهاست. اين شاعر در ادامه با اشاره به اين حرفهاى ده نمكى آورده: چطور من سال ?? براى اخراجىها شعر گفتهام؟
او در ادامه عنوان كرده كه ده نمكى از دوستان نزديك است و چندين بار اشاره كرده بود كه مىخواهد از اين شعرش در اخراجىها استفاده كند.
محمد حسين جعفريان در بخشى از اعتراض خود دهنمكى را فردى توصيف كرده كه هميشه و از همه كس طلبكار است و در ادامه گفته وقتى به او مىگويم :چرا از اين درآمد ميلياردى قراردادى براى شعر آغاز و پايان آن در نظر نگرفتى و وقتى با رفقاى رزمنده و جانبازت اينگونه رفتار مىكنى واى به حال بقيه. او طلبكار شده و مىگويد: بد كردم كه اين همه شعرت را مىشنوند.
به گفته شاعر مجموعه "پنجرههاى رو به دريا": مسعود دهنمكى كه قراردادهاى چند ميليونى و چند صد ميليونى با ستارههاى سينما براى بازى در فيلمهايش مىبندد، بهتر بود به فكر رفقاى جانبازش هم مىبود و براى استفاده اين شعر حرفهاىتر عمل مىكرد و با من قرارداد مىبست.
به گفته اين شاعر، دهنمكى آدم بدى نيست و صفات خوب فراوانى جز - فروتنى - دارد.
3
اخراجى ها باعث سكته دادن ملاقلى پور شد
على شاه حاتمى كارگردان سينما كه چند روز پيش با حضور در برنامه زنده اى در شبكه چهار به انتقاد تند از فيلم اخراجىها پرداخته بود حالا در تازه ترين گفت وگوى خود مدعى شده است كه فيلم اخراجى ها باعث سكته دادن مرحوم ملاقلى پور شده است .
اين كارگردان سينما در صحبتهاى خود گفته : رسول ملاقلى پور سه بار سكته قلبى كرد بار اول به خاطر مشكلاتى كه سر فيلم سفر به چزابه براى او پديد آمد، بار دوم زمانى كه اخراجى ها را ديد و بار سوم زمانى كه خداوند مقدر كرده بود او به آرامش برسد. وى كه از اولين كارهايش در سينما دستيارى رسول ملاقلى پور در فيلم "بلمى به سوى ساحل" در سال (1364) بوده است افزود: رسول ملاقلى پور كارگردانى بود كه چنين شرايطى و در قلب مناطق جنگى سوسنگرد، بندر امام و خرمشهر بلمىبه سوى ساحل را ساخت و در اوايل آغاز جنگ توانست توجهات بسيارى را به جبهه ها و سينماى جنگ جلب كند. به همين خاطر است كه من نقش فيلمسازان را كمتر از فرمانده لشكر يا يك سردار نمى دانم . جنگ پر از ستارگانى مانند همت و باكرىبود كه با فدا كردن خود آب و خاك اين مملكت را حفظ كردند، اما اگر با دقت ببينيم متوجه مى شويم كه فرمانده در نهايت يك لشكر را هدايت مى كند و قدرت نفوذ او از آن بيشتر نيست اما سينماگر جنگ مى تواند پيامى را به دنيا مخابره كند.
اين رسالت واقعى سينماگر جنگ است كه رسول ملاقلى پور آن را داشت و بدون مسخره كردن يا تحريف پيام جنگ را به همه جا مى رساند.(پارس توريسم)
4
بخشى از حرفهاى ابراهيم حاتمى كيا در برنامه "پارك ملت"
×اين فيلم ها براى چه ساخته مى شوند و تكرار مى كنم كه براى چه فيلم مىسازى؟
- اولين بار قرار بود اسلحه دستم باشد.
×يعنى الان با يك چريك فيلمساز روبرو هستيم؟
-اولين بار كه جبهه رفتم فكر كردم كه اسلحه دستم است و طبعم با اسلحه نمىخواند. مثل بچههايى كه به جبهه مىرفتند و كارهاى جهادى انجام مىدادند، نگاهم نقد منفى نبود ولى علقهام نبود. من هم دوربين دست گرفتم كه اوجش "روايت فتح" بود و آنجا احساس كردم كه دوشادوش آنها هستم. من مىخواستم به پدرم تفهيم كنم كه كار مقدس و ارزشمندى است ولىسخت بود و نمى پذيرفت. شايد برايش جنگيدن من بهتر بود. به خصوص كه من به سمت سينماى دينى كشيده شدم. سوال سختى است.
اگر جنگ من نبود فيلم مىساختم يا نه؟ فكر نمىكنم به حوزه سينما مىآمدم. اگر من مستغنى از فضاى جنگ نبودم، بعيد مىدانم كه وارد اين حوزه شوم. رسالت و زحمتى بر دوشم بود و مى خواستم بارى از آن جريان را كم كنم.
×فيلم جنگى خوب در اين سالها ساخته شده است؟
-خير. فيلم جنگى كه بتوان به آن تكيه كرد نداريم و از اين موضع رو به تحليل هستيم و چند سال است كه اين فيلم ها را نداريم.
×چرا نداريم؟
-يك چرخه ناقصى است كه نمى دانم از كجا به انحراف كشيده شد و اين بنا از كجا كج شد. يك موضوعى را مردم، يك موضوعى را كسانى كه در جنگ بوده اند و يك موضوعى را مسولان مى خواهند. به من مى گويند شبيه فيلم هاى قبلى فيلم بساز. آن موقع ما براى نشان دادن چك زدن يك فرمانده به نيرويش كلى اما و اگر داشتيم و اين مسائل تا الان وجود داشته است.
×اين دلايل باعث ساختن فيلم دعوت شد؟
- من از مسيرى كه رفته ام پشيمان نيستم. سينماى جنگ فيلم كم داريم. از اين فضا و گلستان جنگ ما نگفتيم. يك جنگ آمريكا و عراق اتفاق افتاد در اين زمينه صدها فيلم ساخته شد. اما در ايران چقدر نيرو براى تصوير است؟ از وقتى قرار مى شود مسائل سيستماتيك شود، ديگر حاتمى كيا نتوانست به پادگان برود تا سهم بگيرد براى ساخت فيلم، از همان روز سينماى دفاع مقدس فرمايشى شد و افت كرد تا رسيد به سريال هاى ضعيفى مانند نابرده رنج كه من با ديدن آن سرم درد گرفت. عقب نشينىدر سينماى جنگ، عقب نشينى غريبى است و مثل عقب نشينى در فاو و مجنون است. بعد هم كه ديوارهايى ريخته شد و الان هم در بدترين شكل ممكن است.
نسبت فعلى مردم با سينماى جنگ چگونه است؟
- متن جنگ سردارى مثل زنده ياد رسول ملاقلى پور را داشت كه فيلم هاى مردانه اى ساخت. آقاى درويش و كمال تبريزى هم گوشه هايى را گرفتند. اما در اين دو دهه چه كسى به ميدان آمد كه حرفى زده باشد؟ من هم كه مى آيم و بازخوردهاى جنگ را مى گويم. البته بدتر است. چون تجربه نشده و نسبت به آن موضع دارند. كسانى كه فيلم هاى جنگ را مديريت مى كنند، بگويند كه چه شده؟ اگر حاصل سريال هاى تلويزيونى در حوزه دفاع مقدس است كه برويد جمعش كنيد، بهتر است. مديريت الان در سينماى جنگ چقدر است؟
×آيا جذب بيننده برايتان مهم و در اولويت است؟
-من به اينكه بيننده را به هر دليلى جذب كار كنم، قائل نيستم. يك فيلم هايى هستند كه مفرحند و مى خندانند. ولى بعضىدر خاطر جمعى باقى مى مانند.
5
ده نمكى: خوشحالم كه اخراجى ها پس از 5 سال هنوز سرش دعوا است.
امروز خواندم كه يك كارگردان در هنگام تماشاى اخراجى ها سكته كرده است.در كتابى خواندم كه فيلمى خوب است كه پس از پايانش مخاطب را درگير كند و حالا خوشحالم كه اخراجى ها پس از 5 سال هنوز سرش دعوا است.
روزى كه در سال 73 خواستم شروع كنم،10 تا موضوع و ايده را براى خودم نوشتم كه در 10 سال آن را بسازم.براى همين پيشنهادات ديگر برايم اهميت ندارد.
كسى كه رسانه ندارد اگر مخاطب نداشته باشد مثل روشنفكرى مى ماند كه كتابش را فقط خودش مى فهمد.سينما بدون مخاطب سينما نيست.
اگر نگاه آمرانه به مردم داشته باشى،كار در نمى آيد. من دوست دارم تريبون مردم باشم نسبت به ديگران.
نشرياتم را مى بندند و با فيلم هايم هم كه مى دانيد چه كردند.پس از اخراجى ها 1 خيلى به دادگاه رفتم.يكى مى گفت اين توهين به ارزش هاست.شايد شيرينى زبان طنز باعث شد كه فيلم هايم به سرنوشت روزنامه هايم دچار نشوند.
در اخراجى ها ياد گرفتم عميق ترين حرف ها را به ساده ترين شكل نشان داده شود.ما حاجى گرينوف ها را نشان نداديم.به تعبير،آقاى محسن رضايى كه گفت شما جعبه سياه جنگ را باز كردى.بحث آدم سازى را در اخراجى ها انجام داديم.به تعبير امام كه فرمودند كه جنگ كارخانه آدم سازى است.
اخراجى ها نتيجه مشاهدات من بود.آنهايى كه جنگ را تحريف كردند بايد سكته كنند.بچه هاى جنگ آمده اند وسط كه خودشان جنگ را تعريف كنند.
فيلم مى سازند كه طرف وسط جنگ موهايش تكان نمى خورد و اداى گلزار را در مى آورند.يا خانمى كه در صف اول خط مقدم است.
خيلى از ايرانيان آمريكا با تيپ هاى آنچنانى رفتند و فيلم اخراجى ها را ديدند و گفتند اين دفاع مقدس ماست.
يك روزنامه درپيت آمريكايى يك تيترى بزند از فيلم مورد علاقه شان ، كلى سر و صدا مى كنند اما روزنامه نيورك تايمز نوشت كه اخراجى ها معادلات ما را بر هم ريخت.منظورشان اين بود كه اگر در ايران جنگ بشود همه مى آيند و برداشت آنها كه فكر مى كردند اگر جنگى بشود كسى به جبهه نمى رود، غلط بود.
حاتمى كيا به پشت صحنه اخراجى ها 2 آمد.ايشان بزرگوارانه آمد.من خودم را با ايشان قابل مقايسه نمى دانم. وقتىديدم اثر خوب آقاى حاتمى كيا،آژانس شيشه اى پايين تر از اخراجى ها در نظرسنجى برنامه پارك ملت قرار گرفت خجالت كشيدم.اميدوارم او يك بار ديگر فيلم در حوزه دفاع مقدس بسازد.
پس از نظر سنجى پارك ملت،داغ برخى تازه شد. كارشناس مى گويد كه اين فيلم نبايد باشد.واقعيت اين است كه شما خوشت نيامد كه بهترين فيلم اخراجى ها شد.
دوستان منتقد و مجرى نظر شخصى بدهند اما نمى تواننند نظر خودشان را به عنوان مردم ،جامعه هنرى و...بگذارند.
من بر آشفته نيستم اما دلخورم.از من بدشان مى آيد مردم را زير سوال مى برند.
شما برويد كار اول برخى را نگاه كنيد.خودشان مى گويند حالشان به هم مى خورد.
رزمنده را مى برند در ماورا ،با او سوال جواب مى كنند.مى گويند نان حرام خوردى.مى گويد نه،مى گويد وقتى كه بچه ات به خاطر تو سهميه گرفت و جاى ديگرى را گرفت حرام بود.
شبكه 5 چند سال پيش وقتى ديد نظر سنجى به نفع اخراجى هاست ،نظرسنجى را پخش نكرد.
آنها كه اذيتم مى كنند، دردشان آمده است.آنها سالها حرف زدند و ماسكوت كرديم.300 تا فيلم از يك زاويه ،حالا 3 تا يك نگاه ديگر هم باشد.
كسانى كه جنگ را تحريف كردند و الان در جايگاه متهم هستند خودشان را مدعى العموم مى دانند. مردم بيشتر از منتقدين مى فهمند.
اخراجى ها تنها فيلم سينمايى دفاع مقدس بود كه بخش خصوصى آن را ساخت. (اوج نيوز)